همراه اخر

بهای اندکی دارد نمنای وجود من سزاوار نواش هست فرازی پر ز خواهش هست کوتاه می شود باتو زمان واپسین من نهال کودکی هست این خیال من خیال من باز می گردم به درون به ازل به اسمان با پرتوی نور درامدی بر تحریر می شود اغاز این ناگزیر این سرزمین دور تر از دور این توهم حقیقی ام من ستایش میکنم باتو دل به رویابسپار توهم مثل من در جستجوی اغاز یک سار برای اولین بار می شود دل مخزن اسرار پر میکشم تا انسوی مرداب قناری ها ادامه ...... همراه اخر ...

دسته بندی : نویسنده: هاشمی-ث | سه شنبه سوم اسفند ۱۳۹۵ - 14:1 » ( سه شنبه سوم اسفند ۱۳۹۵ )» دنباله دار ( سه شنبه سوم اسفند ۱۳۹۵ )» شعر ( سه شنبه شانزدهم آذر ۱۳۹۵ )» شعر اموزگار ( سه شنبه نهم آذر ۱۳۹۵ )» ( دوشنبه یکم آذر ۱۳۹۵ )» شعر تولدت مبارک ( چهارشنبه بیست و ششم آبان ۱۳۹۵ )» اتش خاموش ( دوشنبه بیست و چهارم آبان ۱۳۹۵ )» عرش ( یکشنبه بیست و سوم آبان ۱۳۹۵ )» اکران ( یکشنبه شانزدهم آبان ۱۳۹۵ ) همراه اخر ...ادامه مطلب

دسته بندی : نویسنده: هاشمی-ث | سه شنبه سوم اسفند ۱۳۹۵ - 14:1 آخرین مطالب » ( سه شنبه سوم اسفند ۱۳۹۵ )» دنباله دار ( سه شنبه سوم اسفند ۱۳۹۵ )» شعر ( سه شنبه شانزدهم آذر ۱۳۹۵ )» شعر اموزگار ( سه شنبه نهم آذر ۱۳۹۵ )» ( دوشنبه یکم آذر ۱۳۹۵ )» شعر تولدت مبارک ( چهارشنبه بیست و ششم آبان ۱۳۹۵ )» اتش خاموش ( دوشنبه بیست و چهارم آبان ۱۳۹۵ )» عرش ( یکشنبه بیست و سوم آبان ۱۳۹۵ )» اکران ( یکشنبه شانزدهم آبان ۱۳۹۵ ) همراه اخر ...ادامه مطلب

  اتش خاموش   اتش خاموش بودی       مبهم و مدهوش بودی گل سرخی پژمرده          خفته ای خاموش بودی  اسمان           باغ بهاری شاد گل سرخ اما پرپر شد رفته از یاد ارامش دریا رفته برباد       سکوت دل ها رفته از یاد  من اما در اوج نگاه تو هنوز    احساس مبهمی دارم  من در  باغ بهاری شاد           شکوفه های سیب میکارم همراه اخر ...ادامه مطلب

تولدت مبارک فرشته های آسمونی دلشون شکسته بود /دوستشون آخه کوله بارش رو بسته بود/ بال و پرش نای رفتن نداشت واسه گشتن /واسه پر زدن تو اوج رفتن و برگشتن/از شبا تا صبح روماه تاب خوردنا /از بازی بهاری واسه معبودش دلبردنا /می خواست بره تصمیمش رو گرفته بود / از دلتنگی های شبونه تا صبح نخفته بود /نزد پروردگار رفت واسه درخواستی /خدا خواستشو رد کرد نکردش باز خواستی/خدا گفت رو زمین نامرد شیطون صفت زیاده /پشیمون شده هر فرشته که دل به اون رو داده /فرشته سماجت می کرد می خواست بره /زده بود بختش رو تو معراج انگار گره /فرشته قول داد بخدا  اگه برم رو زمین /میشم من میون بنده هات بهترین /درای زمین به روش باز شد /میون دنیای سنگی زندگیش آغاز شد /فرشته یادش رفته قولو قراری هاش پاک موندنو اون همه گریه زاری هاش /فرشته یادش نرفته قراره بهترین باشه /بهترین بنده معبودش اون رو زمین باشه /حالا خیلی میگذره از اون روزای پولکی /از اون روز که کشیدی رو زمین یواشکی سرکی /از اون روز که اومدی سوار یه قاصدک /فرشته ی مهربون تولدت مبارک     ثریا هاشمی اردیبهشت 88 همراه اخر ...ادامه مطلب

باریک راهم پر خطر//می شود اما روزی//این کوچکی//قدرت عبر آغازمیشوم//پر نازمیشوم//یک سر//یک راز  میشوم//پر پیچ و خم زیاد و کم//پر رمز و راز آغازه  ناز//آهسته و پیوسته//گاه گاهی هم اگر خواستی خسته شو//خستگی هایت برایم  عار نیست//می نوازم با شوق//حتی وقتی تار نیست//فراز شو همراه باز شو//سقوط کن گاهی//بر چرخه زیبا گیتی مشتی کاه می ماند اما//تاهستی باید بتازی ببازی//بچرخی و بخندی//پایین و بالا شد دارا همسفرسارا شد//چرخید و چرخید//این روزگار//ساخت از خامی ام اموزگار همراه اخر ...ادامه مطلب

شعر بگم دلم میخواد / ولی خوب انگار نمیاد / می دونی کی شعرم میاد / وقتایی که بارون میاد / یا وقتی که عاشق بشم زیاد /چشم اسمون ابری بشه /دلم مثل شب های برفی بشه / یا وقتی که دلتنگ میشم /سنگ میشم / یه لحظه هایی منک می شم /گهگاهی هم کم میارم /غصه و هی غم میارم /امشب اما دریایی ام / بی نهایت صحرایی ام / امشب سر شار از شادی ام / امشب سربزم بهاری ام انگار شبهایی که بارونی نیست / غصه تو دلم مهمونی نیست/ شعرم میاد باز

همراه اخر ...

فروکش می کند گاهی/  تب شعرم برای تو/ تو در گوشه های خیال من / رویای پرواز می سازی/ دلم گامی می سپارد گاهی به راهی دور به راهی دور /درجستوجوی سنگ صبور /می تراود از میان موج ها/می شم آبی/می شم اشک بر گونه خشک سرابی/ می خورد این بار بر شیروانی دل من/ تک تک قطره های این باران ,ناب/ می پوشد لباس ابریشم یک بار ,این بار , برای نخستین بار احساسم / شک را , شب را , سکوت را  با هم/ کنار چارقد مادرم می گزارم /تردید را کمی آن ور تر/ به طاقچه قدیمی خانه مان می سپارم/ آفتاب سوزان هم می شود زیبا گاهی /می سپارد اما گاهی ,گامی به راهی دور / به دنبال سنگ صبور باران/ می شود خرسند آخر فصل از باران, باغبان /در میان سرخی برگ های خزان/ این بار می تراود از میان موج ها طوفان/ می کوبد بر دل ساحل دوران ,دوران,دوران/ شور زندگی این بار می دهد جولان /می شود غم بر زیر برگ های سرخ پنهان /می آرامد دیگر این آفتاب سوزان / می بارد آرام ,باران ,باران ,باران/ ی کنیم ما هم پاییز را آغاز از آبان/ می شود غصه دوستیمان از وسط به اول اکران  / اکرانی بی پایان                                                 ثریاهاشمی همراه اخر ...ادامه مطلب

اتش خاموش   اتش خاموش بودی   مبهم و مدهوش بودی   گل سرخی پژمرده    خفته ای خاموش بودی    اسمان   باغ بهاری شاد   گل سرخ اما پرپر رفته از یاد   ارامش دریا رفته برباد   سکوت دل ها رفته از یاد   من اما در اوج نگاه تو هنوز   احساس مبهمی دارم   من در  باغ بهاری شاد   شکوفه های سیب میکارم           همراه اخر ...ادامه مطلب

عرش   حس بیکران در عرش   اوازی جاودان   همیشه ارزویی بودی   خاموش پنهان   تا عرش بی کرانی   مبهوت   بی نهایت تا قیامت   تا اخر انتظار   تا مرز فردایی ماندگار   و امروز برای تو مینویسم   تو که معنای شروع یک رازی   یک راز اشکار   خموش   تو که برای من زیبا تر از پروازی   تو اغازی   تو شروع یک شعر نازی   در دلم جاودان خواهی ماند   تا ابد تا همیشه   تو برای من زیبا تر از بهار   زبیا تر از پاییز   در دلم   حس بیکران در عرش ا مروز میزند فریاد   فریادی شا د در دلم روزنه ای بود   خالی با وجودت گشته اباد       همراه اخر ...ادامه مطلب